خلاصه کتاب قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران ( نویسنده مختار فتاحی )

کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران» نوشته مختار فتاحی، تحلیلی عمیق از ابعاد فقهی و حقوقی این پدیده دردناک ارائه می دهد. این اثر، ریشه ها، پیامدها و راهکارهای مقابله با این معضل اجتماعی را واکاوی می کند.

درک پدیده قتل های ناموسی نیازمند بررسی ریشه های عمیق فرهنگی، اجتماعی، و تاریخی است که این جنایات را تغذیه می کنند. کتاب مختار فتاحی به عنوان یک منبع علمی معتبر، به واکاوی دقیق این مسئله می پردازد و ابعاد پیچیده آن را از منظر فقه اسلامی و قوانین کیفری ایران مورد تحلیل قرار می دهد. این اثر نه تنها به تعریف و تبیین ماهیت قتل های ناموسی می پردازد، بلکه با نگاهی نقادانه به مبانی فقهی و حقوقی، چالش ها و خلأهای موجود در نظام قضایی را نیز آشکار می سازد. نویسنده در این کتاب، با رویکردی تحلیلی، تلاش کرده است تا تصویری جامع از این پدیده ارائه دهد و راهکارهایی عملی برای پیشگیری و مقابله با آن پیشنهاد کند.

معرفی کتاب و نویسنده

کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران»، اثری از مختار فتاحی، یکی از پژوهشگران برجسته در حوزه حقوق و فقه اسلامی است. این کتاب که در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات قانون یار منتشر شده، به یکی از حساس ترین و پیچیده ترین معضلات اجتماعی-حقوقی ایران، یعنی قتل های ناموسی، می پردازد. فتاحی با رویکردی جامع، تلاش کرده است تا ریشه ها، ابعاد و پیامدهای این پدیده را هم در بستر فقه اسلامی و هم در چارچوب قانون مجازات اسلامی ایران مورد بررسی قرار دهد.

اهمیت پرداختن به قتل های ناموسی به عنوان یک معضل، از آن جهت است که این جنایات نه تنها جان انسان ها را می گیرد، بلکه زخم های عمیقی بر پیکر جامعه وارد می سازد و مفاهیم بنیادینی چون عدالت، امنیت و حقوق بشر را به چالش می کشد. نویسنده در این کتاب، خواننده را با ابعاد مختلف این پدیده آشنا می کند و به او کمک می کند تا درک عمیق تری از دلایل وقوع و پیامدهای آن پیدا کند. در این خلاصه جامع، خواننده با مهم ترین مباحث مطرح شده در کتاب آشنا می شود و به عمق تحلیل های فتاحی در زمینه قتل ناموسی در ایران راه می یابد.

کلیات و مفاهیم بنیادین

در آغاز کتاب، مختار فتاحی به تبیین مفاهیم پایه و ارائه کلیات مربوط به قتل های ناموسی می پردازد. این بخش از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا تعریف دقیق اصطلاحات و روشن شدن مرزهای مفهومی، پایه و اساس تحلیل های بعدی را فراهم می آورد.

تعریف قتل ناموسی

یکی از مهم ترین بخش های این فصل، ارائه تعریفی جامع و دقیق از «قتل ناموسی» است. نویسنده در این قسمت، به تفاوت های بنیادین این نوع قتل با سایر انواع قتل های عمد می پردازد و تاکید می کند که انگیزه های خاصی در پشت پرده قتل های ناموسی وجود دارد که آن را از سایر جنایات متمایز می سازد. در واقع، قتل ناموسی قتلی است که با انگیزه حفظ «شرف»، «آبرو»، «غیرت» یا رفع «تعصبات» پدید می آید. این جنایات، عمدتاً علیه زنان و دخترانی صورت می گیرد که متهم به ارتکاب اعمال «منافی عفت» یا «خدشه دارکننده ناموس خانواده» هستند، حتی اگر این اتهامات صرفاً سوءظنی بی اساس باشند. کتاب تاکید می کند که واژه های «غیرت» و «ناموس» در فرهنگ ما، به ویژه در برداشت های سنتی و گاه افراطی، به خط قرمزهایی برای مردان خانواده تبدیل شده اند که تجاوز از آن ها، مجازات های سنگینی را در پی دارد.

ریشه ها و ابعاد پدیده قتل ناموسی

فتاحی در ادامه این فصل، به بررسی عمیق ریشه ها و ابعاد چندگانه پدیده قتل ناموسی می پردازد. او این پدیده را نه تنها یک عمل مجرمانه، بلکه نتیجه مجموعه ای از عوامل فرهنگی، اجتماعی، سنتی و حتی تاریخی می داند. در این بخش، خواننده با عوامل تاثیرگذاری همچون فرهنگ مردسالار، آداب و رسوم قبیله ای و منطقه ای، ضعف قوانین حمایتی از زنان و عدم آگاهی عمومی مواجه می شود.

نویسنده با ظرافت خاصی به این نکته اشاره می کند که چگونه ارزش هایی مانند «شرف خانواده» یا «آبروی قبیله»، می توانند به ابزارهایی برای توجیه خشونت های مرگبار تبدیل شوند. او همچنین به این نکته اشاره می کند که چگونه فقدان حمایت های اجتماعی و قانونی از قربانیان احتمالی، آن ها را در برابر این خشونت ها آسیب پذیرتر می سازد. در برخی مناطق، آمار و پراکندگی جغرافیایی این پدیده نشان دهنده عمق و گستردگی آن در جامعه است، اگرچه ممکن است آمار دقیق به دلیل ماهیت پنهان این جنایات در دسترس نباشد. این بخش از کتاب، به خواننده کمک می کند تا درک جامعی از بستر اجتماعی و فرهنگی قتل های ناموسی پیدا کند و متوجه شود که چگونه این پدیده ها فراتر از یک عمل مجرمانه فردی، نتیجه تعامل پیچیده ای از عوامل مختلف هستند.

پیشینه بحث و رویکردهای پیشگیری از جرم

در فصل دوم، مختار فتاحی به اهمیت پیشگیری از جرم و جایگاه آن در جرم شناسی می پردازد. این بخش از کتاب، خواننده را با نظریات و مکاتب مختلفی آشنا می کند که بر ضرورت رویکرد پیشگیرانه در مقابله با بزهکاری تاکید دارند.

جایگاه پیشگیری در جرم شناسی

کتاب اشاره می کند که مفهوم پیشگیری از وقوع جرم، به ویژه در قرن نوزدهم، در کانون توجه جرم شناسی قرار گرفت. پیش از آن، اغلب تمرکز بر روی پاسخ های کیفری صرف پس از وقوع جرم بود. اما مکاتب جرم شناسی، به خصوص مکتب تحققی، با طرح موضوع پیشگیری، افکار عمومی را از مجازات به سمت شناسایی علل جرم، درمان و پیشگیری سوق دادند. این تغییر رویکرد، نشان دهنده درکی عمیق تر از پیچیدگی های بزهکاری و ناکارآمدی صرفاً واکنش های تنبیهی است.

هدف از پیشگیری، تنها سرکوب بزهکار نیست؛ بلکه تضمین آزادی ها، اجرای عدالت، اصلاح و درمان بزهکار و در نهایت، حفظ نظم و آرامش اجتماعی است. این بخش از کتاب به خواننده می آموزد که چگونه نهادهای عدالت کیفری، اغلب پس از وقوع جرم، نمی توانند پاسخگوی کامل آن باشند؛ از این رو، رویکرد پیشگیری از وقوع جرم، به عنوان بهترین راهبرد، در جایگاه نخست اهمیت قرار می گیرد. این رویکرد به معنای شناسایی و رفع عوامل ریشه ای جرم زایی است، تا از بروز جرم در وهله اول جلوگیری شود.

چالش ها و دشواری های پیشگیری از قتل ناموسی

با وجود اهمیت پیشگیری از جرم، کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران» تاکید می کند که پرداختن به پیشگیری در مورد قتل های ناموسی، دشواری های خاص خود را به همراه دارد. این دشواری ها ناشی از علل و عوامل متعددی هستند که در بروز این نوع قتل ها دخیل اند و پیشگیری را به یک فرآیند پیچیده تبدیل می کنند.

یکی از مهم ترین چالش ها، نقش عمیق و ریشه دار فرهنگ مردسالار و آداب و رسوم حاکم بر جوامع خاص است. این متغیرها، سهم به سزایی در وقوع پدیده قتل ناموسی دارند و مبارزه با آن ها نیازمند تغییرات بنیادی در نگرش ها و باورهای اجتماعی است. تعصبات و برداشت های غلط از مفاهیم «شرف» و «ناموس» نیز مانع بزرگی بر سر راه پیشگیری هستند.

از سوی دیگر، ضعف نهادهای حمایتی و حفاظتی از زنان، عدم آگاهی عمومی نسبت به حقوق زنان و پیامدهای این جنایات، و همچنین خلأهای قانونی یا تفاسیر قضایی که ممکن است به تخفیف مجازات قاتلان ناموسی منجر شوند، از دیگر عواملی هستند که دشواری پیشگیری را افزایش می دهند. مختار فتاحی بر این باور است که پیشگیری از قتل ناموسی، تنها با در نظر گرفتن همه این عوامل و با همکاری نهادهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و قانونی قابل دسترسی خواهد بود. او اشاره می کند که نیروهای حفاظت کننده اجتماع نیز نقش مهمی در کاهش و پیشگیری از بروز این پدیده دارند و باید به این نقش توجه ویژه ای شود.

بررسی فقهی قتل های ناموسی

فصل سوم کتاب به بررسی عمیق و تحلیلی قتل های ناموسی از منظر فقه اسلامی می پردازد. این بخش یکی از نقاط قوت کتاب است، چرا که نویسنده با دقت و ظرافت، مبانی فقهی را که گاه به اشتباه یا تعابیر نادرست به توجیه این جنایات می انجامند، واکاوی می کند.

مبانی فقهی مورد بحث

در این بخش، فتاحی به سراغ دیدگاه های فقهی می رود که در ظاهر، ممکن است به جواز یا تخفیف مجازات قتل های ناموسی منجر شوند. یکی از مهم ترین مباحث مطرح شده، مسئله «جواز قتل زن یا مرد در حین زنا» است که برخی فقیهان به آن اشاره کرده اند. نویسنده در این قسمت، به بررسی و تحلیل این دیدگاه ها از منظرهای مختلف می پردازد و به موافقان و مخالفان این نظریات در میان فقها اشاره می کند. او با طرح مباحثی چون مفهوم «غیرت» در فقه و تفاوت آن با «تعصب» یا «خشونت»، زمینه را برای نقد این دیدگاه ها فراهم می آورد. این بخش از کتاب، خواننده را با پیچیدگی های استنباط احکام شرعی و برداشت های متفاوت از متون دینی آشنا می سازد.

نویسنده همچنین به این نکته اشاره می کند که چگونه برخی برداشت های سطحی یا سنتی از مفاهیم فقهی، می تواند به بروز خشونت های شدید منجر شود، در حالی که روح کلی شریعت اسلامی، بر حفظ جان و کرامت انسانی تاکید دارد. این تحلیل ها، نشان دهنده دقت نظر نویسنده در بررسی متون فقهی و عدم پذیرش بی چون و چرای هر نظریه ای است.

نقد و تحلیل نویسنده

مختار فتاحی در این فصل، با شجاعت و تخصص، به نقد و تحلیل دیدگاه های فقهی می پردازد که ممکن است به توجیه قتل های ناموسی استفاده شوند. او با تکیه بر اصول کلی فقه شیعه، استدلال می کند که شارع مقدس هیچ گونه تفکیکی بین قتل ناموسی و سایر انواع قتل های عمد قائل نشده است. به عبارت دیگر، اصل کلی حکم قصاص برای قتل عمد، بدون هیچ استثنایی شامل قتل های ناموسی نیز می شود و هیچ دلیلی برای تخفیف مجازات قاتل بر اساس انگیزه های ناموسی وجود ندارد.

فتاحی با استناد به مبانی اصولی و فقهی، ثابت می کند که ارتکاب فعل زنا از سوی یک فرد، به هیچ عنوان مجوز قتل او از سوی دیگران نیست و تنها نهادهای قضایی و صلاحیت دار حق رسیدگی و صدور حکم در این زمینه را دارند. او بر این باور است که سوءاستفاده از مفاهیمی چون «غیرت» و «ناموس» برای توجیه جنایت، با اهداف متعالی شریعت اسلامی در تضاد است. این بخش از کتاب، خواننده را به تفکر عمیق تر درباره آموزه های دینی و جلوگیری از برداشت های افراطی و نادرست از آن ها سوق می دهد و نشان می دهد که چگونه می توان با رویکردی صحیح و منطقی، این برداشت های غلط را تصحیح کرد.

واژه غیرت و ناموس در ادبیات فقهی

نویسنده در این بخش از کتاب، به تبیین و تحلیل واژه های «غیرت» و «ناموس» در ادبیات فقهی می پردازد. او تاکید می کند که این واژه ها، که در فرهنگ عامه و برخی برداشت های سنتی، به اشتباه به مجوز برای خشونت تبدیل شده اند، در فقه دارای معانی دقیق و محدودتری هستند. فتاحی توضیح می دهد که «غیرت» در فقه، به معنای حس مسئولیت پذیری و دفاع از حریم خانواده و ارزش های اخلاقی است، نه به معنای تعصب کورکورانه یا مجوز برای ارتکاب خشونت و قتل.

او مرز بین غیرت مشروع و غیرت افراطی را مشخص می کند و بیان می کند که غیرت مشروع هرگز به قتل یا تجاوز به حقوق دیگران منجر نمی شود. همچنین، واژه «ناموس» نیز به معنای حیثیت، آبرو و شرافت انسانی و خانوادگی است که حفظ آن، از طریق رعایت اخلاق و ارزش ها صورت می گیرد، نه با سلب حیات از افراد. فتاحی با این تحلیل، تلاش می کند تا برداشت های نادرست و افراطی از این واژگان را که بستر را برای قتل های ناموسی فراهم می کنند، اصلاح نماید و نشان دهد که چگونه آموزه های فقهی، در صورت درک صحیح، می توانند به جای توجیه خشونت، به حفظ کرامت و امنیت افراد کمک کنند.

«شارع مقدس کیفر اصلی قتل عمد را قصاص تعیین کرده است، بین قتل های ناموسی با دیگر انواع قتل ها تفکیک قائل نشده است و به این ترتیب رسیدگی به آن و مجازات آن تابع اصول کلی و قواعد عام حاکم بر قتل عمد است.»

بررسی حقوقی قتل های ناموسی در ایران

فصل چهارم کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران» به بررسی جایگاه این جنایات در نظام حقوقی ایران و قانون مجازات اسلامی اختصاص دارد. در این بخش، مختار فتاحی با رویکردی تحلیلی، به کاوش در مواد قانونی مرتبط و نحوه اعمال آن ها بر پرونده های قتل ناموسی می پردازد.

جایگاه قتل ناموسی در قانون مجازات اسلامی

نویسنده در این بخش به تشریح مواد قانونی مرتبط با قتل عمد در قانون مجازات اسلامی می پردازد و تاکید می کند که قتل ناموسی نیز همچون سایر قتل های عمد، مشمول حکم قصاص است. این بدان معناست که از منظر قانونی، هیچ تمایزی بین قتل با انگیزه ناموسی و سایر قتل های عمد وجود ندارد و عامل آن باید مشمول سخت ترین مجازات ها قرار گیرد. اما نقطه کانونی بحث فتاحی، ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی است. این ماده که به مردی اجازه می دهد همسر خود را در صورت مشاهده زنا با مرد بیگانه در بستر، به قتل برساند، به طور خاص مورد تحلیل و نقد قرار می گیرد.

فتاحی به تفصیل به بررسی ابعاد مختلف این ماده و تاثیر آن بر پرونده های قتل ناموسی می پردازد. او نشان می دهد که چگونه این ماده، با وجود استثنایی بودن، در برخی موارد به عنوان راه فراری برای قاتلان ناموسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و به کاهش یا معافیت از مجازات آن ها منجر شده است. او تاکید می کند که برداشت و اجرای نادرست این ماده، می تواند عدالت را به خطر اندازد و بستری برای توجیه خشونت های غیرقانونی فراهم آورد. این تحلیل ها، چشمان خواننده را به پیچیدگی های اجرای قانون در مواجهه با پدیده های ریشه دار اجتماعی باز می کند.

خلأهای قانونی و تفاسیر قضایی

یکی از مهم ترین مباحث مطرح شده در این فصل، تحلیل خلأهای قانونی و تفاسیر قضایی است که به کاهش مجازات قاتلان ناموسی منجر می شوند. نویسنده به این نکته اشاره می کند که با وجود صراحت قانون در قصاص قتل عمد، برخی ابهامات یا عدم وضوح در قوانین، و همچنین برخی تفاسیر قضایی که تحت تاثیر فرهنگ و عرف های محلی قرار می گیرند، می توانند راه را برای تخفیف مجازات قاتلان هموار کنند.

فتاحی به این مسئله می پردازد که چگونه در برخی پرونده ها، انگیزه «حفظ ناموس» به عنوان یک «کیفیت مخففه» یا حتی «عذر موجه» در نظر گرفته می شود، در حالی که این رویکرد می تواند مغایر با اصول کلی عدالت کیفری و حقوق بشر باشد. او همچنین به این نکته اشاره می کند که در مقایسه با برخی نظام های حقوقی پیشرفته، نظام حقوقی ایران در این زمینه با چالش هایی مواجه است که نیازمند بازنگری و اصلاح است. این بخش از کتاب، خواننده را به این درک می رساند که تنها وجود قانون کافی نیست، بلکه نحوه تفسیر و اجرای آن نیز در تحقق عدالت نقش حیاتی دارد و می تواند به بروز نابرابری و تضییع حقوق قربانیان منجر شود.

«قتل های ناموسی در واقع قتل هایی هستند که در آنها زنی به دست پدر، برادر، شوهر یا مردی از خویشاوندان نزدیکش به انگیزه حفظ ناموس و شرف به قتل می رسد. اما بسی جای تعجب دارد که قربانیان این جنایات معمولا دختران و زنان بی گناه هستند نه مردانی که دست به تجاوز زده اند.»

قربانیان و مسئولیت کیفری

کتاب مختار فتاحی در این فصل، با تاکید ویژه ای به قربانیان قتل های ناموسی می پردازد. نویسنده با صراحت بیان می کند که قربانیان این جنایات، معمولاً زنان و دختران بی گناهی هستند که نه تنها مرتکب جرمی نشده اند، بلکه قربانی سوءظن ها، تعصبات و برداشت های نادرست از مفاهیم اخلاقی و دینی می شوند. او تاکید می کند که در بسیاری از موارد، این قربانیان هستند که به جای حمایت و محافظت، مورد اتهام قرار می گیرند و بهای سنگینی را با جان خود می پردازند.

فتاحی در ادامه به تحلیل مسئولیت کیفری در این نوع قتل ها می پردازد. او بار دیگر بر اصل قصاص برای قتل عمد تاکید می کند و توضیح می دهد که حتی در صورت وجود «انگیزه ناموسی»، این انگیزه نمی تواند عامل را از مسئولیت کیفری مبرا کند یا مجازات او را تخفیف دهد. کتاب به این نکته اشاره دارد که وظیفه نظام حقوقی، حمایت از جان افراد و تضمین اجرای عدالت است، نه توجیه خشونت به بهانه حفظ ناموس یا شرف. این بخش از کتاب، وجدان خواننده را بیدار می کند و او را به همدردی با قربانیان این خشونت ها دعوت می کند، در عین حال که به او کمک می کند تا ابعاد حقوقی و اخلاقی مسئله را به روشنی درک کند.

«از هر دو زنی که در ایران به قتل می رسند یک نفر قربانی قتل های ناموسی و یا به عبارتی سوء ظن افراد خانواده خود است.»

نتیجه گیری و پیشنهادات نویسنده

فصل پنجم کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران» به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات عملی نویسنده برای مقابله با این پدیده می پردازد. این بخش، عصاره تحلیل ها و پژوهش های مختار فتاحی را در خود جای داده و به خواننده راهکارهایی ملموس برای مشارکت در حل این معضل ارائه می دهد.

خلاصه ی یافته های کلیدی کتاب

فتاحی در بخش نتیجه گیری، مهم ترین یافته های خود را جمع بندی می کند. او بار دیگر بر این نکته تاکید دارد که قتل های ناموسی، پدیده ای پیچیده و چندوجهی است که ریشه های عمیقی در فرهنگ، اجتماع و حتی تفاسیر نادرست از متون دینی دارد. کتاب نشان می دهد که این جنایات، نه تنها یک مسئله حقوقی، بلکه یک بحران اجتماعی-فرهنگی هستند که نیازمند راهکارهای جامع و چندجانبه اند. نویسنده به این نتیجه می رسد که برداشت های افراطی از مفاهیمی چون «غیرت» و «ناموس» و همچنین برخی خلأها یا ضعف های قانونی و قضایی، از جمله عوامل اصلی تداوم این پدیده هستند.

او تاکید می کند که اصل قصاص در فقه و حقوق کیفری ایران، هیچ استثنائی برای قتل های با انگیزه ناموسی قائل نیست و هرگونه تخفیف مجازات، مغایر با اصول عدالت است. این جمع بندی، تصویری روشن از ابعاد مختلف قتل ناموسی و چالش های پیش رو برای مقابله با آن را به خواننده ارائه می دهد و او را برای پذیرش راهکارهای پیشنهادی آماده می سازد.

راهکارهای پیشنهادی مختار فتاحی

با توجه به تحلیل های انجام شده، مختار فتاحی مجموعه ای از راهکارهای عملی و کاربردی را برای پیشگیری و کاهش قتل های ناموسی پیشنهاد می کند. این پیشنهادات شامل ابعاد قانونی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی هستند:

1. اصلاح قوانین و رفع خلأها: نویسنده بر لزوم بازنگری در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی و رفع ابهاماتی که می تواند به نفع قاتلان باشد، تاکید می کند. او پیشنهاد می دهد که قوانین حمایتی از زنان تقویت شوند و هیچ تبصره یا ماده ای به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، توجیهی برای خشونت های ناموسی فراهم نکند.
2. ارتقاء آگاهی عمومی و آموزش: فتاحی بر نقش حیاتی نهادهای آموزشی، رسانه ها و سازمان های مردم نهاد در افزایش آگاهی جامعه نسبت به پیامدهای مخرب قتل های ناموسی تاکید دارد. او معتقد است که با آموزش صحیح، می توان برداشت های نادرست از مفاهیم دینی و فرهنگی را تصحیح کرد و فرهنگ خشونت پرهیزی را ترویج داد.
3. تقویت نهادهای حمایتی و حفاظتی از زنان: ایجاد و تقویت مراکز مشاوره، خانه های امن و سیستم های حمایتی برای زنانی که در معرض خشونت های ناموسی قرار دارند، از دیگر پیشنهادات مهم نویسنده است. این نهادها می توانند پناهگاهی برای قربانیان باشند و از وقوع فجایع جلوگیری کنند.
4. تغییر نگرش های فرهنگی و سنتی مردسالارانه: فتاحی تاکید می کند که ریشه کن کردن قتل ناموسی، نیازمند تغییرات عمیق در نگرش های فرهنگی و سنتی جامعه است. این امر مستلزم همکاری خانواده ها، مدارس، مساجد و تمامی نهادهای اجتماعی برای ترویج فرهنگ برابری جنسیتی و احترام به کرامت انسانی است.
5. نقش قوه قضائیه در اجرای عدالت و جلوگیری از تخفیف مجازات: نویسنده بر اهمیت رویکرد قاطع و عادلانه قوه قضائیه در رسیدگی به پرونده های قتل ناموسی تاکید می کند. او معتقد است که صدور احکام بازدارنده و عدم تخفیف مجازات قاتلان، می تواند پیامی قاطع به جامعه ارسال کند و به کاهش این جنایات کمک شایانی کند.

این پیشنهادات، نشان دهنده نگاه جامع و دلسوزانه مختار فتاحی به این معضل اجتماعی است و راهی برای آینده ای امن تر و عادلانه تر ترسیم می کند.

سخن پایانی

کتاب «قتل های ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران» نوشته مختار فتاحی، اثری ارزشمند و روشنگر است که با نگاهی دقیق و تحلیلی، ابعاد تاریک و حساس پدیده قتل های ناموسی را روشن می سازد. این کتاب نه تنها به دانشجویان و پژوهشگران حوزه حقوق و فقه کمک می کند تا درک عمیق تری از این مسئله پیچیده پیدا کنند، بلکه برای وکلا، قضات و فعالان حقوق بشر نیز منبعی غنی از اطلاعات و تحلیل های کارآمد محسوب می شود. خواندن این کتاب، ما را با ریشه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، ابعاد فقهی آن، و چالش های موجود در نظام حقوقی ایران آشنا می سازد.

امید است این خلاصه جامع، بتواند خواننده را به مطالعه کامل کتاب تشویق کند تا با عمق بیشتری در مباحث مطرح شده غرق شود و به گفتمان اجتماعی و حقوقی برای ریشه کن کردن این معضل بپیوندد. مبارزه با قتل های ناموسی، تنها با همکاری تمامی نهادهای اجتماعی، فرهنگی و قضایی و با تغییر نگرش های جامعه میسر خواهد شد. این کتاب گامی مهم در این راستا برمی دارد و راه را برای بحث و اقدام هدفمند هموار می سازد.