تازوما/اصفهان «زمانی که از معماری ایرانی صحبت میکنیم عموم فقط ترئینات و آمودهای معماری از جمله کاشیکاری، گچکاری و غیره را مورد توجه قرار میدهند و طراحی معماری کمتر مورد توجه قرار میگیرد. هرچند تزئینات نیز جزئی از معماری است، اما اصل معماری همان طراحی بنا است و اینکه بناهای دورۀ قاجار ازجمله مسجد حاجی عبدالغفار که کمتر مورد توجه قرار گرفته، به دلیل نداشتن تزئینات آنچنانی از قبیل کاشیکاری رنگارنگ و کاربندیهای متنوع است.»
این را محسن بهزاد میگوید که در بخش نخست گفتوگویش با تازوما دربارۀ «مسجد حاجی عبدالغفار شیرازی سینه پایینی»، به موضوع معماری مساجد و نیز موقعیت و مکان این مسجد پرداخت و به نامِ حاجی عبدالغفار در منابع مکتوب و تاریخ شفاهی اشاره کرد.
در بخش دوم گفتوگوی تازوما با این پژوهشگر معماری ایرانی، او ضمن تکمیل صحبتهایش دربارۀ معماریِ مسجد حاجی عبدالغفار شیرازی سینه پایینی، به این موضوع نیز اشاره کرده که چرا به دلیل نشست نامتقارن در قسمت شمالی، دیوار جانبیِ این مسجد به همراه جرزهای شمالی آن و لنگه و چشمه تاقها با کشیده شدن به طرف شمال دارای ترکهای متعددی شده است.
معماری مسجد حاجی عبد الغفار شیرازی یا کازرونی(اصفهان)
بهزاد که نسلاندرنسلِ او حداقل تا زمان صفویه از معماران و سازندگان و ایجادکنندگان بناهای تاریخی ایران و خصوصاً اصفهان بودهاند، گفت: مسجد حاجی عبدالغفار در زمین با ۱۷ ضلع و ابعاد بیشترین طول ۱۴ متر و کمترین طول ۲۰ سانتیمتر و بیشترین قطر ۲۶ متر و زوایای مختلف به مساحت حدود ۲۴۰ مترمربع ساخته شده است. شکل بیرونی مسجد با خطوط کناره معبر منطبق است و مبتنی بر اصل مجاورت و نیز منطبق با نظم حاکم بر این بافت در کنار پلاکهای دیگر قرارگرفته است. ساختار کلی بنا بهصورت مسجد با الگوی فقط شبستان سرپوشیده ستوندار و فاقد عناصر دیگر و فضای باز است و مانند بسیاری از شبستانهای مساجد اصفهان در زمان قاجار و با بهره گرفتن از معماری شبستانهای ستوندار مساجد دوره های قبل از قبیل مسجد جامع عباسی طراحی و ساخته شده است. شبستانها یادآور آپاداناها یا تالارهای ستوندار دورههای ماد و هخامنشی است. فضاهای سرپوشیده و دارای ستونهای یکشکل و موازی و در مساجد جایی است که در آنجا نماز میخوانند. معمار و سازندۀ آن، همچنین تاریخ و ساخت بنا بر ما معلوم نیست، زیرا اغلب بناهای قاجاری ازجمله این مسجد برخلاف دورههای قبل فاقد کتیبه است.
او اضافه کرد: اما معمار ناشناس دورۀ قاجار چنان به طرز ماهرانهای این شبستان را طراحی و ساخته است که استفادهکنندگان و مراجعان، متوجه ابعاد و ضلعها و زوایای مختلف زمین نمیشوند و با طراحی ستونهای متعدد و منظم و تقسیم فضا به محوطههای کوچک، امکان ادراک کل فضا در این شبستان و احساس غیرمنظم بودنِ عرصه آن وجود ندارد، به نحوی این مسئله را پنهان کرده و به قول معماران قدیمی (کار را گونیا کرده)؛ البته شگرد این طراحی بر این نحو بوده که با ایجاد دو زمینه مربع شکل اصلی که هر کدام دارای ۴ ستون سنگی بوده و ایجاد یک چشمه طاق ذوزنقهای شکل پالنگه طاقهای مشترک آن دو را به صورت غیرمحسوس به هم متصل کرده، و براساس این دو زمینه بقیۀ ضلعها که همان چشمه طاقهای مجاور هستند را بهصورت گونیا در آورده است و کم و کسریهای اضلاع زمینه یا همان قناسیها را در لنگه طاقهای جانبی خرد کرده است، بهنحوی که اغلب لنگه طاقهای کناری دارای ابعاد مختلف و متفاوت است.
بهزاد که دانشآموختۀ رشتههای مهندسی عمران آب و محیط زیست، عمران ساختمان و مهندسی معماری در مقطع کارشناسی ارشد است، بیان کرد: ساختار ایستایی مسجد علاوه بر این ۸ ستون سنگی بر جرزهای آجری جانبی استوار است که این جرزها به صورت پیش آمدگی یا لغاز از دیوارهای جانبی بوده و بهصورت مجزا و بریده از آن ایجاد شده و همگی در امتداد ستونهای سنگی هستند؛ به نحوی که میتوان گفت مبنای طراحی مسجد بر اساس این ۸ ستون است. ۴ عدد از این ستونها یا میان ستون با میان ستون یا قلمه استوانهای(مقطع دایره) به قطر ۲۹ سانتیمتر و به ارتفاع کل ۲.۱۵ متر دارای فقط سرستون به ارتفاع ۲۵ سانتیمتر است که ۲ عدد از آنها دارای سرستون ترکیبی یک طبقه مکعبی، طبقه زیر هرم ناقص پخدار و طبقه زیرین آن مخروط ناقص و ۲ عدد دیگر از سرستونها به صورت ترکیبی یک طبقه مکعبی، طبقۀ زیرزنگولهای گوشهدار و پخدار همچنین شالیدار حجاری شده و ۴ ستون دیگر با مقطع قلمه یا میان ستون ۸ ضلعی زاویه کند به ابعاد هرضلغ ۱۲ سانتی متر و پایه ستون مدور دایره ساده شالی دار گلدانی شکل و سرستون به ارتفاع ۳۰ سانتی متر ذوزنقه مکعبی و طبقۀ زیرین هرم ناقص با گوشههای پخ است که همگی از جنس مرمریت لاشتر و تیشهای مرمریت هستند که بر روی آنها رنگ اکلیل سربی زده شده است.
او افزود: بیشتر سنگهای بهکاررفته در بناهای تاریخی اصفهان اعم از سازه و تزئینات و سنگابها از این نوع سنگ (لاشتر) هستند؛ زیرا اول اینکه مقاومت این سنگ بسیار زیاد بوده دوم معدن آن نزدیک اصفهان بوده و حمل آن به شهر اصفهان آسانتر از معادن دیگر بوده است. سوم آنکه سنگ بسیار زیبایی است و تیشهخور خوبی دارد و کمتر رگه در آن مشاهده میشود و برای ساب نیز بسیار جالب است. اخیراً این سنگ به کشورهای مختلف جهان صادر میشود و باخبر شدم که حتی به صورت خام به کشور چین صادر می شود و در آن کشور بر روی آن کار شده و به دیگر کشورها فروخته میشود.
این پژوهشگر معماری ایرانی با اشاره به ستونهای این مسجد گفت: کلیه اتصالات ستونها در این مسجد از قبیل پایه- قلمه (میان ستون) و سرستونها مرکز به مرکز است. استفاده از ستونهای سنگی در معماری ایرانی سابقۀ چندهزارساله دارد، اما در معماری سبک اصفهانی حذف جرزهای حجیم سنگی، خشتی، آجری و استفاده از ستون های کم عرض سنگی (لاغر) بیشتر از زمان صفویه به بعد مرسوم بوده که در معماری زمان قاجار بیشتر قابل مشاهده است.
بهزاد همچنین توضیح داد: بهکار بردن ستونهای سنگی و شاقول کردن و بارگیری آنها کار بسیار دشوار و تخصصی بود. از این نظر برخی از ستونهای سنگی در بناهای تاریخی ناخواسته در زمان اجرا از حالت شاقولی خارج شده و کمی در حد چند سانتیمتر انحراف دارد، و این موضوع نیز در ۲ عدد ستونهای این مسجد به خوبی قابل رویت است و هیچ ربطی به نشست پی یا فونداسیون و جرزها ندارد و متأسفانه دیده و شنیدهام که افراد غیرمتخصص و کم تجربه به اشتباه این انحراف جزئی ستونها از حالت شاقولی را به نشست پی و حتی فرونشستهای دشتها مربوط میدانند، درصورتی که هیچ ربطی به این موضوع ندارد.
این بنازاده و معمارزادۀ اصفهانی توضیح داد: بر روی سرستونها با پیش گذاشتن رج آجرها به عرض حدود ۵ سانتیمتر زمینه ایجاد لنگه طاقها (یا تویزه یا چفد باربر) که از نوع هره (ایلامی یا رومی) و قوس از نوع نیزهدار مربع پاتوپا یا نیزهای و نیم دایره است را مهیا ساخته است که بر روی سرستونهای سنگی معمار جهت حل مشکل رانش از تیر چوبی افقی (یکی از عناصر کششی) استفاده کرده که این روش از اوایل دوره قاجار در معماری ایرانی رایج میشود و راهحل مناسبی جهت کاستن فشار نیروهای افقی یا رانش است. البته در صورتی این راه حل جوابگو است که تیرهای چوبی افقی حتماً در پای کار گیر داشته باشند و استادان این مسئله را با اتصال فاق و زبانه (گوم و زبانه) در دو محور عمود برهم حل میکردند. در بعضی از پاتاقهای کناری یا گوشهها تیرها را با اتصالات دیگر چوبی در داخل و پشت لنگهها (چفدها یا تویزهها) گیردار میکردند.
فرزند زندهیاد استاد علی بهزاد و نوادۀ استاد محبعلی بیکالله ادامه داد: نوع پوشش تاقها در ۵ عدد از چشمههای مربع ازنوع گلنبوی نوع ۲، ۴ دوری که چینش آجرهای آنها تا سر تیزه چفتها (لنگه ها یا تویزها) بهصورت جوک و خفته راسته و از سر جفتها تا مرکز چشمه تاقها بیشتر بهصورت خفته و راسته است. استاد و معمار اصفهانی در پوشاندن این چشمه طاقها مهارت خاصی بهکار برده و آن اینکه پس از پر کردن چهار گوشه نیم لوزی تا سر تیزه لنگه طاقها بقیه سقف که شامل یک مربع یا ۴ نیم لوزی است را با تغیر زاویه دست خود و بکاربردن فنون تخصصی (دست و پوشش) بهصورت تخت (بدون چتر) پوشانده است و آن به این علت بوده که اول ارتفاع سقفها کوتاهتر شود و در نتیجه، هم از نظر مصالح و هم مصرف انرژی صرفهجویی شود و نیر وزن بار مردۀ سقف نیز کاهش مییاید. دوم اینکه سقفها از زیر زیباتر میشود و سوم اینکه برای ایجاد بام تراز به طاقهای دزد (کاذب یا دو پوش) کمتری نیاز باشد و روی بام مسطحی را ایجاد کند.
بهزاد بیان کرد: در دوران اواخر قاجار استادانی که جرأتِ زدن سقفهای تخت را داشتند خیلی زود معروف میشده و نام آنها سر زبانها میافتاده است. آن هم خفته راسته که واقعاً بسیار از طاق تخت رگ قلمی سختتر است. ازجمله اساتید معروف آن دوران در اصفهان به ترتیب زمان مرحومان استاد اسماعیل محبی زاده(پدربزرگ پدرم)، استاد حسن فرزند استاد حاجی معروف به حسن استاد حاجی (دایی مادربزرگم)، استاد حسین پودهای، استاد علی حاج جعفر(زاغ) یا بدیعالصنایع را میتوان نام برد که آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشتهاند و شاید پوشاندن سقف های این مسجد نیز کار یکی از این اساتید باشد.
او در ادامۀ صحبتهای خود گفت: تعداد ۷ چشمه از طاقهای کناری در زمینه مستطیل است که به طاق کژاوه نیز معروف است و کشیدگی دهانه این طاقها حدود ۳ برابر عرض آن و قوس لنگههای کوچک آن از نوع نیم دایره است که ۴ چشمه از این طاقها با بافت آجری خفته راسته و ۳ چشمه دیگر بافت آجری معمولی یا رگ قلمی دارد. در میان چشمه تاقهای این شبستان یک چشمه ذوزنقهای یک چشمه مثلثی با بافت اجری معمولی نیز به چشم میخورَد و تمام لنگه طاقهای پیرامونی یا محیطی جهت رفع قناسیهای زمین ذوزنقهای شکل است.
این پژوهشگر معماری ایرانی توضیح داد: از میان یکی از دهانه لنگه طاقها (جفتها) به علت عمق زیاد آن، رسمی بندی نیم کار مربع دوازده دو پا قالب شاقولی دیده میشود که با استفاده از حمیل کاشی فیروزهای محیط آلتهای تزئین شده و داخل آلتهای با کاشیهای مربع شکل به ابعاد ضخامت آجرها بهصورت معقلی تزئین شده است. نحوۀ چینش و بافت آجری این رسمی بندی نیز بسیار اصولی و انتقال بار به تکیهگاه دقیق اجرا شده است. سه چشمۀ دیگر میانی بهصورت مربع و شبیه با یکدیگر با ایجاد یک پا باریک که جزئی از چفد یا قوس لنگه است و به آن گونهبندی نیز میگویند زمینه مربع به ۸ ضلعی تبدیل شده که در اصل طاق کاربندی ایجاد شده و بازهم حمیل کاشی در محیط ۸ ضلعی تزئین شده است.
او خاطرنشان کرد: در پُرکردن چشمه یا شمسه یا عرقچین ایجاد شده برای زیبایی بیشتر از کاشیهای مربع در میان آجرهای پوشش سقف استفاده شده و با این کار ۳ نوع معقلی متفاوت و زیبا در ۳ چشمه تاق ایجاد کرده است. نور طبیعی این مسجد در روز از روزنهها و نورگیرهایی که در مرکز چشمهها ایجاد شده تأمین میشود. نوع آجرهای مصرفی در سقف این شبستان کمی کوچکتر از آجرهای دیوارهای پیرامونی مسجد است. دیوار پیرامونی مسجد در حدود ۹۰ سانتی متر حصار محکمی دور مسجد کشیده شده که در ایستایی مسجد، پشت لنگه و طاقها بهصورت وزنی بسیار موثر است.
محراب مسجد حاجی عبدالغفار
این پژوهشگر معماری ایرانی، به محراب مسجد حاجی عبدالغفار نیز اشاره و در توصیفِ آن چنین بیان کرد: بر بدنۀ یکی از ضلعهای غربی برای مشخص کردن محراب دو جرز و قوسی تیزهدار توسط کاشی هفترنگ و جوکهای رنگی بدون هیچ کاربندی ایجادشده که برای تزئین آن از آیه ۱۱۴ سوره بقره (و من اظلم …) به معنی (و کیست ستمگرتر از آن که بگذارد در مسجدهای خدا نام او را یاد کنند و سعی در ویرانی مساجد دارد. آنها فقط در حال ترس به مسجدها وارد میشوند. در این دنیا خوار و آخرت عذابی بزرگ در پی دارند.(ترجمه ارفع) و از آیه ۵۱ سوره قلم (و ان یکاد ….) معروف به آیه چشم زخم استفاده شده بر پشت بغل قوس آن نیز در میان دو اسلیمی و وسط گل آن یا حی (زنده بودن) و یل قیوم (پاینده و پابرجا) نوشته شده است. جهت صحیح قبله در این محراب با انحراف ۱۰ درجه به سمت راست است که دلیل این خطای جزئی شاید امکانات کمِ زمان ساختِ این محراب باشد.
سردر مسجد حاجی عبدالغفار
او دربارۀ سردرِ این مسجد نیز توضیح داد: سردر این مسجد که در ضلع شرقی در گذر مجاور ایجاد شده و یکی از سادهترین و زیباترین سردرهای قاجاری مساجد اصفهان است که بهوسیلۀ قوس نیم دایره ایجاد شده است. با توجه به اینکه در سردر کلیه مساجد از قوس تیزهدار استفاده میشده این سردر در نوع خود کم نظیر است.
بهزاد افزود: بر بدنۀ حاشیۀ دو جرز آن از آجرتراش و حمیل کاشی فیروزهای بهصورت پیوند راسته نما یک و نیم آجر استفاده شده که در بالای آن با طرح مهرابی سادهای تزئین شده قوس نیم دایره سردر به صورت هرهچینی و شبیه لنگه طاقهای داخل مسجد اجرا شده، و در هرزه ملاتها نیز حمیل کاشی فیروزهای بهکار برده شده در پشت بغل این قوس اول با حاشیه گره ۶ گیره و سپس با گره تند و دانه و داته بلوطی ترقهدار با ۴ رنگ آبی و سفید و مشکی و زرد خردشده است. بر بالای سردر در قسمت کتیبه هره ۲.۵ آجری با آجرتراش و حمیل در هرزه ملاتها استفاده شده و در بالای آن نیز با نصب کاشیهای دندان موشی و آجرهای دندانه از نزولات جوی ایمن سازی شده است.
بانی و سازندۀ مسجد حاجی عبدالغفار
او در توضیحِ این موضوع که بانی و سازندۀ مسجد حاجی عبدالغفار چه کسی است، گفت: در هیچ جای این مسجد کتیبهای مبنی بر نام مسجد و بانی و سازنده آن وجود ندارد و تنها نام مسجد با عنوان حاجی عبدالغفار بر روی دری که در زمان معاصر برای مسجد ساخته شده وجود دارد نام بانی آن نیز حاج سید اصغر موسوی زاهد نیز نام برده شده است. غیر از این بر روی ۴ عدد زیلویی که در کف مسجد زیر فرشها پهن است نام مسجد حاجی عبدالغفار شیرازی سینه پایینی بافته شده، اما نام مسجد که به نام بانی آن است توسط مردم، نسل به نسل تاکنون زنده نگه داشته شده است.
این بنازاده و معمارزادۀ اصفهانی ادامه داد: ۴ عدد زیلوی موجود در کف مسجد که بر روی یکی از آنها جملۀ «وقف نمودند این زیلو با یک فرد دیگر برای مسجد مرحوم حاج عبدالغفار شیرازی سینه پایینی به دستور حاجیه بتول کازرونی سنه ۱۳۸۱ بافته شده و زیلوی دیگر نیز به دستور اقدس الحاجیه کازرونی در سال ۱۳۸۱ وقف شده که ایشان فرزند میرزا مهدی بن حاج محمدحسین کازرونی و بانی مسجد اقدسیه در بازارچه بلند است. بر دیگر زیلوی موجود تاریخ ۱۳۸۷ و عمل حاج اسماعیل اصفهانی (زیلوباف) نقش بسته است. دو ناودان سنگی بسیار زیبایی از جنس سنگ مرمریت لاشتر در دو طرف سردر مسجد مشاهده میشود.
بهزاد افزود: بر بدنۀ شمالی مسجد یک پنجره و شباک آجری با قوس نیم دایره وجود دارد که بر بالای آن کتیبهای با کاشی هفت رنگ و آیه ۱۸ سوره توبه (انما یعمر مساجد الله ….) به معنی تعمیر مساجد خدا به عهدۀ آنانی است که به خداوند و روز قیامت ایمان آورده نماز را برپا داشته و زکات میدهند و از هیچکس جز خدا نمیترسند امید می رود که از هدایت یافتگان باشند.
بهزاد همچنین یادآور شد: بر بدنۀ شرقی نیز پنجره با شباک کاشی فیروزهای و یک پنجره با شباک آجری وجود دارد که بر بالای هر دوی آن کتیبهای با کاشی هفت رنگ و با خط و به رنگ سفید بر زمینۀ آبی و در اولی آیه ۴۰ و دومی آیه ۴۱ از سوره ابراهیم نقش بسته است آیه ۴۰ )رب اجعلنی…) پرودگارا مرا برپاکننده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز چنین کن. پروردگارا دعای ما را بپذیر و آیه ۴۱ (ربنا اغفرلی….) پروردگارا من و پدرو مادرم و همۀ مومنان را روزی که حساب برپا میشود بیامرز. که هر سه این کتیبهها معاصر است. بر یکی از دیوارهای داخلی مسجد، شعری از شاعر معاصر مرحوم مرشد رمضان سیچانی صابر اصفهانی(۱۴۰۷-۱۳۲۵ هجری قمری) و به خط زیبای خطاط معاصر ظهیرالاسلام (نسخه اصلی) در قابی چوبی نصب شده است.
مسجدی ارزشمند که در فهرست میراث ملی ثبت نشده!
او بیان کرد: این مسجد فعلاً دارای انشعابات آب و برق و گاز است و سیستم گرمایش آن بخاری گازی و سیستم سرمایش آن، کولر آبی، و دارای وضوخانه مردانه و زنانه بدون سرویس بهداشتی است. این مسجد پس از دورۀ ساخت آن (قاجاریه) تاکنون توسط افراد خیّر محله اداره و تعمیر و نگهداری میشده که در آخرین تعمیرات اساسی آن در سال ۱۳۸۸ خورشیدی بدنههای شمالی و شرقی آجرنما شده و کتیبههای مذکور تهیه و نصب شده و همچین در داخل مسجد نیز با ایجاد کانالهای ناکش نم و رطوبت بدنهها تقریباً حذف شده و سقف و بدنههای آن با رنگ آمیزی از جنس رنگ پلاستیک تزئین شده همچین کفسازی آن نیز انجام شده است و بنا به گفته رئیس هیئت امنای مسجد حاج آقا حسین حکیم داوودی و کلیددار مسجد آقای محمود پیمانی تاکنون از طرف هیچ سازمان یا ارگان دولتی و غیر دولتی حمایت نشده است.
این پژوهشگر معماری ایرانی با ابراز تأسف از اینکه هنوز این اثر ارزشمند توسط میراث فرهنگی اصفهان به ثبت آثار تاریخی ایران نرسیده و پروندهای نیز به شماره ۴-۲۱۶ بدون محتویات در اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان وجود دارد که باتوجه به عدم وجود وقفنامه باید از طریق خود اظهاری معتمدین محله در آن اداره نیز به ثبت برسد تا شاید مورد حمایت این دو نهاد و سازمان قرار گیرد، گفت: در ارزیابی و شناخت آثار از لحاظ معماری و بیان آن کمتر کارشده و شاید بتوان گفت اول راه هستیم، هرچند از نظر تئوری همه چیز روبه ویرانی است و این ویرانی خود دو نوع است؛ یکی فیزیکی و دیگری معنوی، که ما میتوانیم با بررسی و بیان معماریِ آثار باقیمانده از گذشته با مرمتهای اصولی، سرعت تخریبهای فیزیکی را بگیریم و نیز از سرعت تخریب معنوی بکاهیم که ناشی از فراموشی فرهنگ و تاریخ گذشته است. همچنین در ارزیابی این آثار باقیمانده بیشترین نگاه معطوف به اثر است و کمتر به خالق اثر عنایت شده است. در واقع شخصیت شناسی معماران سنتی مجهول مانده است. در فرآیند آموزش معماری دانشگاهی، ساخته شدن شخصیت معمار و پرورش او جایگاهی ندارد و این بر عکس آموزش معماری سنتی ایرانی است که در آن آموزش سینه به سینه و با آموزش مسائل علمی عملی و اخلاقی همراه بوده است.
بهزاد تأکید کرد: در آموزش دانشگاهی دهها نوع دانش، فن و مهارت گوناگون تعلیم داده میشود، اما معیاری برای ارزیابی شخصیت آدمهایی که میخواهند جامعه را بسازند وجود ندارد. بعید است انسانهایی که موفق به ساختن خود نشده باشند بتوانند محیط اطراف خود را آن طور که شایسته است بسازند. با بیان و معرفی هر یک از آثار تاریخی شهرمان اصفهان پردهای از رمز و رموز به کنار می رود و گوشهای از تاریخ پنهان آن آشکار میشود و روزنهای از تدبیر، تلاش، کوشش، فداکاری و هنرمندی پیشینیان بر ما هویدا میشود. امید است که درس بگیریم.
ایجاد ترکهای متعدد در دیوار جانبیِ مسجد و جرزهای شمالی آن و لنگه و چشمه تاقها
اما بهزاد دربارۀ حادثهای که در فروردینماه ۱۴۰۳ برای مسجد حاجی عبدالغفار پیش آمد و از طرف خبرنگار تازوما به اطلاع او رسید چنین گفت: نشت آب حاصل از ترکیدگی لوله شبکه آبرسانی شهر در گذر شمالی مسجد باعث نشست سطحی زمین در این قسمت شده که به دنبال آن چون این ترکیدگی در زیر آسفالت معبر قرار داشته افراد حاضر در محل دیر متوجه آن شده و این امر باعث شده جریان آب در زیر آسفالت کمکم به اطراف نفوذ کرده و حتی با حرکت به سوی منهول فاضلاب نزدیک آن، به شبکه فاضلاب شهر نیز راه یابد.
این دانشآموختۀ رشتههای مهندسی عمران آب و محیط زیست، عمران ساختمان و مهندسی معماری بیان کرد: جریان مذکور آب کمکم به زیر پی شمالی مسجد نیز کشیده شده و باعث نشست آن شده، چون این نشست نامتقارن بوده و فقط در قسمتی از بنا (شمال مسجد) اتفاق افتاده درنتیجه دیوار جانبی (قطور) مسجد به همراه جرزهای شمالی آن و لنگه و چشمه طاقها با کشیده شدن به طرف شمال دارای ترکهای متعدد شود. تقریباً حدود ۵ سانتیمتر این قسمت فرو رفته و باعث شده قسمتی از دیوار شرقی حالت شاقولی به همین میزان خارج شود و متأسفانه در نمای داخلی و خارجی مسجد شکاف یا ترَکهایی نمودار شود. البته وجود دیوار جانبی و قطور مسجد (وزنی) و کلافبندیهای چوبی لنگه طاقها که قبلاً خدمتتان توضیح دادم مانع از بروز خسارت بیشتر و حتی تخریب و انهدام بنا شده که عوامل مختلفی میتواند منجر به بروز این حادثه و حوادث مشابه شود. این عوامل میتواند بهصورت فردی و ترکیبی با دیگر عوامل باشد که در جای خود قابل بررسی کارشناسی است.
او ادامه داد: عوامل مذکور عبارت است از: ۱. اضافه بار وارده به اجزای شبکه آبرسانی شهری مانند عبور وسایط نقلیۀ سنگین ۲. فشار شبکه ۳. وجود اتصالات معیوب در شبکه ۴. خوردگی داخلی و خارجی لوله ها ۵. ضربه (قوچ) یا ضربه آبی حاصل از تغییرات فشار شبکههای آبرسانی ۶. عدم رعایت اصول فنی به هنگام اجرای شبکه ۷. درجه حرارت ۸. گرفتگی متعلقات و اتصالات لولهها ۹. تعرض سازههای مدفون دیگر ۱۰. آسیب به شبکه از طریق سازمانها و شبکه های دیگر، همچنین حفاریها و ایجاد ترانشهها توسط آنها و یا افراد خصوصی ۱۱. بسترسازی ضعیف شبکه ۱۲. عمر بالای شبکه و قدمت آن که در ادامه صحبتهایم به آن اشاره خواهم کرد؛ که میتوان با کاربرد تجربیات و راهحلهای متفاوت علمی و عملی و کسب اطلاعات مربوط به آنها و استفاده از دستگاههای مدرن و جدید برای تشخیص حفرههای زیر آسفالت بدون تخریب (جی. پی. آر) از بروز حوادث مشابه ناشی از این عوامل جلوگیری کرد.
بهزاد تصریح کرد: متأسفانه عدم جمعآوری و ثبت دقیق و صحیح اطلاعات حاصل از حوادث و پیشگیری از آنها باعث شده هرچندگاهی شبکه اصلی (خیابانها) و فرعی توزیع آب و نیز شبکه جمعآوری فاضلاب شهر تاریخی اصفهان دچار حادثه نشست زیر آسفالت شود و علاوه بر خسارات مالی فراوان موجب تشویش اذهان عمومی و موجب رنجش و نگرانی دوستدارن میراث فرهنگی و آثار تاریخی شود و همین امر سبب شده افراد مختلف بدون اطلاع و تخصص کافی در این زمینه اظهارنظر کنند و سهواً یا عمداً این حوادث ساده و پیش پاافتاده را به اشتباه با فرونشستهای زمین ناشی از برداشت بیرویۀ آب از آبخوانها و دشتها یکی بدانند و حتی این موضوع را به خبرگزاریها بکشانند. در همینجا باید به این عزیزان متذکر شوم در حیطه تخصص خود اظهارنظر کنند. البته مسئلۀ فرونشست زمین یکی از مسائل بسیارمهم و غیرقابل جبران و معضلات محیط دزیست فعالی ما است که باید به صورت علمی بررسی و با ارائه راهکارهای عملی و قانونی، از این پدیده خطرناک فیزیکی جلوگیری کرد که توسط انسانها (افراد مختلف جامعه) ایجاد میشود.
فرزند زندهیاد استاد علی بهزاد و نوادۀ استاد محبعلی بیکالله، مهمترین علت حوادث تکراری آب و فاضلاب در شهر اصفهان را عمر بالای شبکه آبرسانی و جمعآوری فاضلاب دانست و بیان کرد: اصفهان یکی از شهرهای پیشرو در احداث شبکه آب و فاضلاب شهری بوده و قدمت آن به سال ۱۳۴۴ خورشیدی بازمی گردد و همین امر باعث شده مشکلات و عوارض فرسودگی در شبکه قدیمی اصفهان، زودتر از شهرهای دیگر مشاهده شود. با توجه به اینکه شبکههای آب و فاضلاب شهری در زمین مدفون هستند و فرسودگی آنها با چشم معمولی و بهصورت روزمره قابل مشاهده نیست لذا کمتر موردتوجه قرار می گیرد، البته پیگیری و اقدامات لازم درخصوص بازسازی و نوسازی این دو شبکه از یکی دودهه قبل آغاز شده، اما باتوجه به گستردگی پروژه و نیاز به اعتبارات لازم با استفاده از دانش روز دنیا و بررسی فنی شبکه و میزان فرسودگی آنها و اولویتبندی نقاط مختلف شهر و همدلی و همکاری مردم و مسئولین تأسیسات شهری این شهر تاریخی و اسطوره شهر بهطور کامل بهسازی و نوسازی میشود.
بهزاد تأکید کرد: مسئله ترمیم و مرمت اصولی قسمتهای آسیب دیدۀ این مسجد با ارائه طرح مرمت و تأمین بودجه آن قابل اجرا است. امید است هرچه سریعتر این کار عملی شود و مسئولان با بکاربردن راه و روشهای علمی و عملی، مانع از بروز حوادث این چنینی در شهر تاریخی اصفهان شوند.
پایان خبر تازوما
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نگاهی به معماری مسجد حاجی عبدالغفار و ترَکهای نشسته بر پیکرش" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نگاهی به معماری مسجد حاجی عبدالغفار و ترَکهای نشسته بر پیکرش"، کلیک کنید.