چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس آموزش الگوهای تحلیل تکنیکال توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
…،۱،۱،۲،۳،۵،۸،۱۳،۲۱،۳۴،۵۵،۸۹،۱۴۴،۲۳۳
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی در سایت تریدینگ ویو
شناسایی الگوهای هارمونیک
این الگوهای اصلی قوانین و ساختار یکسانی دارند و تفاوت آنها در اندازهی اضلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو تعریف شده است. بنابراین اگر تحلیلگر یک الگو را بشناسد و آن را به درستی درک کند ناخودآگاه الگوهای دیگر را نیز میتواند شناسایی کرده و با آنها به معامله بپردازد.
الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley) صعودی و نزولی
در ابتدا شاید این اشکال گیج کننده به نظر برسند اما خواندن نمودار و پیدا کردن این الگوها خود روندی ساده و تکراری است. برای مثال از الگوی صعودی برای توضیح نسبتها استفاده میکنیم.
حرکت بعدی قیمت نزول در ضلع CD تا نقطهی D است به این صورت که قیمت بیش از ۱۰۰ درصد موج قیل خود را اصلاح میکند یا در اصطلاح کشیده یا گسترده (Extend) میشود. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی نیز مانند قبل به این صورت است که نقطهی ابتدایی ابزار روی نقطهی B و نقطهی بعدی روی C گذاشته میشود و در نتیجه نقطهی D روی سطح ۱۱۳ الی ۱۶۱.۸ درصد قرار میگیرد.
بسیاری از معاملهگران به دنبال موج آخر حرکت (CD) هستند و بعضی نیز از آنجایی که نقطهی D، نقطهی احتمالی بازگشت محسوب میشود در این نقطه با مشاهدهی دیگر علائم برگشت به دنبال موقعیت خرید یا فروش هستند. درباره نحوهی کامل معامله با الگوهای هارمونیک، در ادامه توضیح خواهیم داد.
الگوی خفاش از نظر ظاهری به گارتلی شباهت بسیاری دارد اما در اندازهی نسبتهای اصلاحی فیبوناچی متفاوت است.
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) صعودی و نزولی
نحوهی معامله کردن با الگوهای هارمونیک
گامهای زیر را میتوان برای معامله در بازارهای مالی با استفاده از الگوهای هارمونیک طی کرد:
- حدس زدن و تشخیص احتمالی الگو از ابتدای شکل گرفتن الگو
- تعیین استراتژی ترید و معامله بر اساس الگو
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج ، اهداف و حد ضرر
انواع سطوح اصلاحی که احتمال تشکیل الگوهای هارمونیک پس از آنها امکان پذیر است
- در موج آخر الگوی هارمونیک (CD) معاملهی خود را انجام بدهند
- پس از تشکیل کامل الگوی هارمونیک به معامله بپردازند
در استراتژی نوع اول معاملهگران به این صورت ترید میکنند که پس از تشکیل نقطهی C و شکسته شدن خط روند فرضی که نقطهی X را به نقطهی B وصل میکند، وارد معامله شده و هدف معاملهی خود را نقطهی D یا نقطهی پایانی الگو قرار میدهند.
برای مثال پس از طی کردن مرحلهی اول معامله با الگوهای هارمونیک پس از اینکه احتمال تشکیل الگوی گارتلی را دادیم با کشیدن روند وارد معاملهی خرید میشویم و تا زمانی که قیمت به نقطهی پایانی الگو (D) برسد موقعیت خرید را حفظ میکنیم.
استراتژی نوع دوم نیز به این صورت است که پس از اطمینان از اتمام الگو و پیدا کردن نقطهی بازگشتی D که الگو در آن نقطه تمام میشود، معاملهگران وارد معامله در جهت عکس روند موج CD میشوند. دلیل تقسیمبندی الگوهای هارمونیک به صعودی یا نزولی، به روند حرکتی قیمت پس از اتمام الگو برمیگردد.
قیمت پس از اتمام الگوهای هارمونیک، در اکثر مواقع بین ۳۸.۲ الی ۵۰ درصد موج آخر الگو (CD) را اصلاح میکند برای نمونه اگر تحلیلگری الگوی هارمونیک گارتلی صعودی را در قیمت مشاهده کرد پس از رسیدن به نقطهی D میتواند هدف معاملهی خود را در سطح اصلاحی ۳۸.۲ الی ۵۰ درصد موج آخر الگو قرار دهد. بعضی معاملهگران حرفهای از ترکیب دو استراتژی برای معاملات خود استفاده میکنند.
دریافت تایید از اندیکاتورها برای ادامه یا بازگشت روند
در مرحلهی سوم پس از اینکه معاملهگر تصمیم به ورود به معامله گرفت، به اصطلاح مرحلهی ست کردن اوردر یا تنظیم سفارش آغاز میشود. در این مرحله با توجه به دو استراتژی معامله با الگوهای هارمونیک که در مرحلهی دوم به آنها اشاره شد نقاط ورود و خروج، اهداف پلکانی و حد ضرر تعیین میشوند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "استفاده از الگوهای همسو در تحلیل تکنیکال راهنمای کاربردی" هستید؟ با کلیک بر روی تکنولوژی, کسب و کار ایرانی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "استفاده از الگوهای همسو در تحلیل تکنیکال راهنمای کاربردی"، کلیک کنید.