ساده ترین استراتژی فارکس چیست؟سودآوری مطمئن با حداقل ریسک!

آشنایی با بازار فارکس و مفاهیم کلیدی + چند تجربه درآمد از فارکس

بازار ارزهای خارجی یا فارکس (Forex – Foreign Exchange) به عنوان بزرگترین و نقدشونده ترین بازار مالی جهان شناخته می شود. حجم معاملات روزانه در این بازار به تریلیون ها دلار می رسد و فرصت های بی شماری را برای معامله گران در سراسر جهان ارائه می دهد. درک مفاهیم اساسی فارکس گام نخست برای ورود به این بازار پویا و پیچیده است.

آیا فارکس شغل خوبی است؟ فارکس برخلاف بازارهای سهام متمرکز یک بازار غیرمتمرکز (Decentralized) است که به صورت شبانه روزی و در پنج روز هفته فعال است. این بازار توسط شبکه ای از بانک ها موسسات مالی بزرگ شرکت های چندملیتی دولت ها و معامله گران خرد اداره می شود. معاملات فارکس به صورت جفت ارز (Currency Pair) انجام می گیرد به این معنی که معامله گران بر روی ارزش نسبی یک ارز در برابر ارز دیگر شرط بندی می کنند. برای مثال جفت ارز EUR/USD نشان دهنده ارزش یورو در برابر دلار آمریکا است.

مفاهیم کلیدی در بازار فارکس عبارتند از :

• پیپ (Pip – Point in Percentage) : کوچکترین واحد تغییر قیمت در یک جفت ارز. معمولاً یک پیپ معادل ۰.۰۰۰۱ برای اکثر جفت ارزها (به جز جفت ارزهای ین ژاپن که ۰.۰۱ است) می باشد.
• لات (Lot) : واحد حجم معاملات در فارکس. یک لات استاندارد معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. لات های کوچک تر مانند مینی لات (۱۰,۰۰۰ واحد) و میکرو لات (۱,۰۰۰ واحد) نیز برای معامله گران خرد در دسترس هستند.
• اهرم (Leverage) : ابزاری که به معامله گران اجازه می دهد با سرمایه کمتری حجم معاملات بزرگتری را کنترل کنند. اهرم می تواند سود و زیان را به طور قابل توجهی افزایش دهد و مدیریت ریسک در استفاده از آن بسیار حیاتی است.
• اسپرد (Spread) : تفاوت بین قیمت خرید (Ask) و قیمت فروش (Bid) یک جفت ارز. اسپرد هزینه معاملاتی است که بروکرها از معامله گران دریافت می کنند.
• مارجین (Margin) : مقدار پولی که معامله گر باید در حساب معاملاتی خود به عنوان وثیقه برای باز کردن معاملات اهرمی داشته باشد.
• بروکر (Broker) : واسطه ای که دسترسی معامله گران به بازار فارکس را فراهم می کند و پلتفرم معاملاتی ابزارهای تحلیلی و خدمات پشتیبانی را ارائه می دهد.

درک این مفاهیم اساسی اولین گام برای ورود به دنیای معاملات فارکس و بررسی استراتژی های مختلف معاملاتی است. انتخاب یک استراتژی مناسب وابسته به اهداف مالی سطح ریسک پذیری و دانش معامله گر است.

استراتژی معاملاتی روند دنباله روی (Trend Following)

در میان استراتژی های متنوع معاملاتی در بازار فارکس استراتژی روند دنباله روی (Trend Following) به عنوان یکی از ساده ترین و در عین حال قدرتمندترین رویکردها شناخته می شود. این استراتژی بر این اصل استوار است که قیمت ها در بازارها تمایل به حرکت در روندها (Trends) دارند و این روندها می توانند برای مدت زمان قابل توجهی ادامه یابند. معامله گران روند دنباله رو تلاش می کنند تا این روندها را شناسایی کرده و در جهت روند غالب وارد معامله شوند.

هدف اصلی استراتژی روند دنباله روی کسب سود از حرکات بزرگ قیمتی در جهت روند است. در این استراتژی تمرکز بر تشخیص جهت روند و پیوستن به آن است. به عبارت دیگر معامله گران روند دنباله رو به دنبال خرید در روندهای صعودی و فروش در روندهای نزولی هستند.

مبنای منطقی استراتژی روند دنباله روی :

بازار فارکس تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل فاندامنتال (اقتصادی سیاسی) و عوامل تکنیکال (رفتار معامله گران الگوهای قیمتی) قرار دارد. تغییرات در این عوامل می تواند منجر به شکل گیری روندهای قیمتی شود. استراتژی روند دنباله روی بر این باور است که :

• روندها پایدار هستند : زمانی که یک روند شکل می گیرد احتمال ادامه یافتن آن بیشتر از تغییر جهت ناگهانی است.
• روندها قابل شناسایی هستند : با استفاده از ابزارها و تکنیک های تحلیل تکنیکال می توان روندهای قیمتی را شناسایی کرد.
• سودآوری در دنبال کردن روندها نهفته است : با ورود به معاملات در جهت روند و مدیریت صحیح ریسک می توان از روندهای قیمتی سود کسب کرد.

استراتژی روند دنباله روی رویکردی واکنشی (Reactive) است به این معنی که معامله گران ابتدا منتظر شکل گیری روند می مانند و سپس به آن واکنش نشان می دهند. این استراتژی بر خلاف استراتژی های پیش بینی کننده (Predictive) که تلاش می کنند جهت بازار را پیش از وقوع رویدادها حدس بزنند عمل می کند.

ویژگی های فنی استراتژی روند دنباله روی

استراتژی روند دنباله روی به دلیل سادگی و قابلیت انطباق با شرایط مختلف بازار مورد توجه بسیاری از معامله گران قرار گرفته است. برای اجرای موفق این استراتژی آشنایی با ویژگی های فنی آن ضروری است.

ابزارهای تحلیل تکنیکال :

• میانگین های متحرک (Moving Averages) : میانگین های متحرک از جمله پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در استراتژی روند دنباله روی هستند. میانگین متحرک میانگین قیمت ها را در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می کند و به هموارسازی نوسانات قیمتی و شناسایی روندها کمک می کند. میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) از انواع رایج میانگین های متحرک هستند. برای شناسایی روند بلندمدت از میانگین های متحرک با دوره زمانی طولانی تر (مانند ۲۰۰ روزه) و برای شناسایی روند کوتاه مدت از میانگین های متحرک با دوره زمانی کوتاه تر (مانند ۲۰ روزه) استفاده می شود. تقاطع میانگین های متحرک با دوره های زمانی مختلف (Crossover) نیز می تواند به عنوان سیگنال ورود و خروج از معاملات مورد استفاده قرار گیرد.
• خطوط روند (Trendlines) : خطوط روند خطوطی هستند که نقاط اوج (Highs) یا دره های (Lows) قیمتی را به هم متصل می کنند. خط روند صعودی با اتصال دره های قیمتی و خط روند نزولی با اتصال اوج های قیمتی رسم می شود. شکست خط روند می تواند نشانه ای از تغییر روند قیمتی باشد. معامله گران روند دنباله رو از خطوط روند برای تایید روند و تعیین نقاط ورود و خروج احتمالی استفاده می کنند.
• اندیکاتورهای روند (Trend Indicators) : اندیکاتورهای روند مانند شاخص میانگین جهت دار (ADX – Average Directional Index) و میانگین متحرک همگرایی-واگرایی (MACD – Moving Average Convergence Divergence) به معامله گران در شناسایی و سنجش قدرت روند کمک می کنند. ADX قدرت روند را اندازه گیری می کند و مقادیر بالای ۲۵ نشان دهنده روند قوی است. MACD نیز از طریق مقایسه دو میانگین متحرک نمایی سیگنال های خرید و فروش را ارائه می دهد.

قواعد ورود و خروج از معاملات :

• قواعد ورود : در استراتژی روند دنباله روی ورود به معاملات معمولاً بر اساس سیگنال های صادر شده توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال انجام می شود. برخی از قواعد رایج ورود عبارتند از :
• تقاطع میانگین های متحرک : زمانی که یک میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند سیگنال خرید و زمانی که به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.
• شکست خط روند : شکست خط روند صعودی به سمت بالا سیگنال خرید و شکست خط روند نزولی به سمت پایین سیگنال فروش محسوب می شود.
• سیگنال اندیکاتورهای روند : سیگنال های خرید و فروش صادر شده توسط اندیکاتورهای روند مانند MACD و ADX می توانند به عنوان مبنای ورود به معاملات قرار گیرند.
• قواعد خروج : مدیریت ریسک و خروج به موقع از معاملات بخش حیاتی استراتژی روند دنباله روی است. قواعد خروج معمولاً شامل موارد زیر است :
• حد ضرر (Stop-Loss) : تعیین حد ضرر برای محدود کردن زیان احتمالی در معاملات ضروری است. حد ضرر معمولاً در سطحی پایین تر از قیمت ورود برای معاملات خرید و بالاتر از قیمت ورود برای معاملات فروش تعیین می شود.
• حد سود (Take-Profit) : تعیین حد سود برای برداشت سود از معاملات موفق نیز می تواند مفید باشد. حد سود معمولاً در سطحی بالاتر از قیمت ورود برای معاملات خرید و پایین تر از قیمت ورود برای معاملات فروش تعیین می شود.
• خروج دنباله دار (Trailing Stop) : خروج دنباله دار نوعی حد ضرر متحرک است که با حرکت قیمت در جهت سود به طور خودکار به سمت بالا (برای معاملات خرید) یا پایین (برای معاملات فروش) حرکت می کند و به حفظ سودهای کسب شده کمک می کند.

انتخاب تایم فریم معاملاتی :

استراتژی روند دنباله روی را می توان در تایم فریم های معاملاتی مختلف از کوتاه مدت (مانند نمودارهای ساعتی) تا بلندمدت (مانند نمودارهای روزانه و هفتگی) اجرا کرد. انتخاب تایم فریم معاملاتی به سبک معاملاتی و اهداف معامله گر بستگی دارد. معامله گران کوتاه مدت ممکن است تایم فریم های کوتاه تر و معامله گران بلندمدت ممکن است تایم فریم های بلندتر را ترجیح دهند. با این حال به طور کلی استراتژی روند دنباله روی در تایم فریم های بلندمدت به دلیل کاهش نوسانات و سیگنال های کاذب از قابلیت اطمینان بیشتری برخوردار است.

تحلیل تکنیکال در استراتژی روند دنباله روی

تحلیل تکنیکال رکن اصلی استراتژی روند دنباله روی محسوب می شود. معامله گران روند دنباله رو از ابزارها و تکنیک های تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها تعیین نقاط ورود و خروج و مدیریت ریسک استفاده می کنند.

شناسایی روند :

اولین گام در تحلیل تکنیکال برای استراتژی روند دنباله روی شناسایی روند غالب بازار است. برای این منظور می توان از روش های مختلفی استفاده کرد :

• بررسی بصری نمودار قیمت : ساده ترین روش شناسایی روند بررسی بصری نمودار قیمت است. در یک روند صعودی قیمت ها به طور پیوسته اوج ها و دره های بالاتر را تشکیل می دهند در حالی که در یک روند نزولی قیمت ها اوج ها و دره های پایین تر را ایجاد می کنند.
• استفاده از میانگین های متحرک : میانگین های متحرک به هموارسازی نوسانات قیمتی و شناسایی جهت روند کمک می کنند. زمانی که قیمت ها بالاتر از میانگین متحرک قرار دارند روند صعودی و زمانی که پایین تر از میانگین متحرک قرار دارند روند نزولی در نظر گرفته می شود. همچنین شیب میانگین متحرک نیز می تواند جهت روند را نشان دهد.
• استفاده از خطوط روند : خطوط روند به تایید روند و تعیین نقاط برگشت احتمالی کمک می کنند. معامله گران روند دنباله رو معمولاً به دنبال معاملات در جهت روند و در نزدیکی خطوط روند هستند.

تعیین نقاط ورود و خروج :

پس از شناسایی روند گام بعدی تعیین نقاط ورود و خروج مناسب است. تحلیل تکنیکال ابزارهای متعددی را برای این منظور ارائه می دهد :

• الگوهای نموداری (Chart Patterns) : الگوهای نموداری مانند مثلث ها (Triangles) پرچم ها (Flags) و سر و شانه (Head and Shoulders) الگوهای تکرارشونده ای در نمودار قیمت هستند که می توانند سیگنال های ورود و خروج را ارائه دهند. الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns) مانند پرچم ها و مثلث ها معمولاً نشان دهنده ادامه روند هستند در حالی که الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) مانند سر و شانه می توانند نشان دهنده تغییر روند باشند.
• سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Levels) : سطوح حمایت و مقاومت سطوحی در نمودار قیمت هستند که قیمت در گذشته به آنها واکنش نشان داده است. سطوح حمایت به عنوان کف قیمتی عمل می کنند و مانع از ریزش بیشتر قیمت می شوند در حالی که سطوح مقاومت به عنوان سقف قیمتی عمل می کنند و مانع از افزایش بیشتر قیمت می شوند. شکست سطوح حمایت و مقاومت می تواند سیگنال های ورود و خروج را ارائه دهد.
• اندیکاتورهای نوسانگر (Oscillators) : اندیکاتورهای نوسانگر مانند شاخص قدرت نسبی (RSI – Relative Strength Index) و استوکاستیک (Stochastic Oscillator) شرایط اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) را در بازار نشان می دهند. زمانی که RSI به بالای ۷۰ می رسد شرایط اشباع خرید و زمانی که به زیر ۳۰ می رسد شرایط اشباع فروش در نظر گرفته می شود. سیگنال های خرید و فروش از طریق واگرایی (Divergence) بین قیمت و اندیکاتورهای نوسانگر نیز قابل دریافت است.

مدیریت ریسک با استفاده از تحلیل تکنیکال :

تحلیل تکنیکال نه تنها در تعیین نقاط ورود و خروج بلکه در مدیریت ریسک نیز نقش مهمی ایفا می کند. تعیین سطوح حد ضرر و حد سود با استفاده از تحلیل تکنیکال می تواند به محدود کردن زیان و حفظ سود در معاملات کمک کند. برای مثال حد ضرر را می توان در زیر سطح حمایت قبلی یا زیر خط روند صعودی و حد سود را می توان در نزدیکی سطح مقاومت بعدی یا بر اساس نسبت ریسک به ریوارد (Risk-Reward Ratio) مناسب تعیین کرد.

تحلیل فاندامنتال و تاثیر آن بر استراتژی روند دنباله روی

در حالی که استراتژی روند دنباله روی عمدتاً بر تحلیل تکنیکال استوار است نادیده گرفتن تحلیل فاندامنتال می تواند منجر به تصمیمات معاملاتی ناقص و افزایش ریسک شود. تحلیل فاندامنتال به بررسی عوامل اقتصادی سیاسی و اجتماعی که بر ارزش ارزها تاثیر می گذارند می پردازد. درک این عوامل و تاثیر آنها بر بازار فارکس می تواند به معامله گران روند دنباله رو در بهبود عملکرد استراتژی خود کمک کند.

عوامل فاندامنتال کلیدی :

• نرخ بهره (Interest Rates) : نرخ بهره تعیین شده توسط بانک های مرکزی یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر ارزش ارزها است. افزایش نرخ بهره معمولاً منجر به افزایش ارزش پول ملی و کاهش نرخ بهره منجر به کاهش ارزش آن می شود. معامله گران فارکس به دقت تصمیمات بانک های مرکزی در مورد نرخ بهره را دنبال می کنند.
• رشد اقتصادی (Economic Growth) : شاخص های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP – Gross Domestic Product) نرخ بیکاری (Unemployment Rate) و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI – Consumer Price Index) نشان دهنده وضعیت اقتصادی یک کشور هستند. رشد اقتصادی قوی معمولاً منجر به افزایش ارزش پول ملی می شود.
• سیاست های پولی و مالی (Monetary and Fiscal Policies) : سیاست های پولی و مالی دولت ها و بانک های مرکزی نیز تاثیر قابل توجهی بر ارزش ارزها دارند. سیاست های انبساطی پولی (مانند کاهش نرخ بهره و تزریق پول به بازار) معمولاً منجر به کاهش ارزش پول ملی و سیاست های انقباضی پولی (مانند افزایش نرخ بهره و کاهش حجم پول در گردش) منجر به افزایش ارزش پول ملی می شود. سیاست های مالی دولت ها (مانند مخارج دولتی و مالیات ها) نیز می تواند بر رشد اقتصادی و ارزش ارزها تاثیرگذار باشد.
• رویدادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی (Political and Geopolitical Events) : رویدادهای سیاسی مانند انتخابات تغییر دولت ها تنش های بین المللی و جنگ ها می توانند نوسانات قابل توجهی را در بازار فارکس ایجاد کنند. نااطمینانی های سیاسی و ژئوپلیتیکی معمولاً منجر به افزایش تقاضا برای ارزهای امن (Safe-Haven Currencies) مانند دلار آمریکا ین ژاپن و فرانک سوئیس می شود.

تاثیر تحلیل فاندامنتال بر استراتژی روند دنباله روی :

• تایید روند : تحلیل فاندامنتال می تواند به تایید روند شناسایی شده توسط تحلیل تکنیکال کمک کند. اگر تحلیل فاندامنتال از روند صعودی یک ارز حمایت کند (به عنوان مثال رشد اقتصادی قوی و افزایش نرخ بهره) احتمال ادامه یافتن روند صعودی بیشتر خواهد بود.
• پیش بینی تغییر روند : تحلیل فاندامنتال می تواند به پیش بینی تغییر روند احتمالی کمک کند. اگر تحلیل فاندامنتال نشان دهد که عوامل بنیادی در حال تغییر هستند (به عنوان مثال کاهش رشد اقتصادی و احتمال کاهش نرخ بهره) معامله گران روند دنباله رو باید آمادگی تغییر جهت معاملات خود را داشته باشند.
• مدیریت ریسک در زمان انتشار اخبار مهم : انتشار اخبار مهم اقتصادی و سیاسی می تواند نوسانات شدید و ناگهانی را در بازار فارکس ایجاد کند. معامله گران روند دنباله رو باید از تقویم اقتصادی آگاه باشند و در زمان انتشار اخبار مهم احتیاط بیشتری در معاملات خود به خرج دهند و یا از باز کردن معاملات جدید خودداری کنند.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارزها و نقش آنها در استراتژی

قیمت ارزها در بازار فارکس تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل پیچیده و پویا قرار دارد. درک این عوامل و نحوه تاثیرگذاری آنها بر قیمت ها برای معامله گران روند دنباله رو از اهمیت بالایی برخوردار است.

عوامل اقتصادی :

• تورم (Inflation) : تورم بالا ارزش پول ملی را کاهش می دهد. بانک های مرکزی معمولاً برای کنترل تورم نرخ بهره را افزایش می دهند که می تواند منجر به افزایش ارزش پول ملی شود.
• تراز تجاری (Trade Balance) : تراز تجاری مثبت (صادرات بیشتر از واردات) نشان دهنده تقاضای بیشتر برای پول ملی و تراز تجاری منفی (واردات بیشتر از صادرات) نشان دهنده تقاضای کمتر برای پول ملی است.
• بدهی دولت (Government Debt) : بدهی بالای دولت می تواند نگرانی ها در مورد پایداری مالی کشور را افزایش داده و منجر به کاهش ارزش پول ملی شود.
• سرمایه گذاری خارجی (Foreign Investment) : جریان سرمایه گذاری خارجی به داخل کشور تقاضا برای پول ملی را افزایش داده و ارزش آن را بالا می برد.

عوامل سیاسی :

• ثبات سیاسی (Political Stability) : کشورهای با ثبات سیاسی و اقتصادی جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاران خارجی دارند و پول ملی آنها معمولاً قوی تر است.
• سیاست های دولت (Government Policies) : سیاست های دولت در زمینه های اقتصادی تجاری و مالی می تواند تاثیر قابل توجهی بر ارزش ارزها داشته باشد.
• روابط بین المللی (International Relations) : روابط بین المللی کشورها و توافقات تجاری می تواند بر جریان تجارت و سرمایه گذاری و در نتیجه ارزش ارزها تاثیرگذار باشد.

عوامل روانی و رفتاری :

• احساسات بازار (Market Sentiment) : احساسات کلی معامله گران نسبت به یک ارز یا بازار می تواند تاثیر قابل توجهی بر قیمت ها داشته باشد. احساسات مثبت (Bullish) می تواند منجر به افزایش قیمت ها و احساسات منفی (Bearish) منجر به کاهش قیمت ها شود.
• سفته بازی (Speculation) : سفته بازی و انتظارات معامله گران از آینده قیمت ها می تواند نقش مهمی در حرکات قیمتی ایفا کند.
• اخبار و شایعات (News and Rumors) : اخبار و شایعات مربوط به عوامل اقتصادی سیاسی و شرکت ها می تواند نوسانات ناگهانی و شدیدی را در بازار فارکس ایجاد کند.

نتیجه گیری

استراتژی روند دنباله روی به عنوان یک رویکرد ساده و قدرتمند در بازار فارکس می تواند برای معامله گرانی که به دنبال یک استراتژی سیستماتیک و منطقی با ریسک نسبتاً قابل کنترل هستند جذاب باشد. با این حال موفقیت در این استراتژی نیازمند درک کامل مفاهیم فارکس آشنایی با ابزارهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال مدیریت صحیح ریسک و صبر و انضباط است. مهم است که به یاد داشته باشیم هیچ استراتژی معاملاتی سودآوری تضمین شده را ارائه نمی دهد و بازار فارکس همواره با ریسک همراه است. این مقاله صرفاً جنبه آموزشی داشته و نباید به عنوان توصیه سرمایه گذاری تلقی شود. تصمیم گیری در مورد معاملات فارکس باید بر اساس تحقیق تحلیل و ارزیابی شخصی و با در نظر گرفتن سطح ریسک پذیری و اهداف مالی هر فرد صورت گیرد.

پرسش و پاسخ های متداول

سوال ۱ : آیا استراتژی روند دنباله روی برای معامله گران مبتدی مناسب است؟

بله استراتژی روند دنباله روی به دلیل سادگی و سهولت درک می تواند گزینه مناسبی برای معامله گران مبتدی باشد. با این حال معامله گران مبتدی باید قبل از استفاده از این استراتژی آموزش های لازم را دریافت کرده و با مفاهیم اساسی فارکس ابزارهای تحلیل تکنیکال و مدیریت ریسک آشنا شوند. همچنین توصیه می شود ابتدا با حساب های دمو (آزمایشی) تمرین کنند و پس از کسب تجربه و اطمینان با سرمایه واقعی به معاملات بپردازند.

سوال ۲ : چه تایم فریم معاملاتی برای استراتژی روند دنباله روی مناسب تر است؟

استراتژی روند دنباله روی را می توان در تایم فریم های معاملاتی مختلف اجرا کرد اما به طور کلی تایم فریم های بلندمدت (مانند نمودارهای روزانه و هفتگی) به دلیل کاهش نوسانات و سیگنال های کاذب از قابلیت اطمینان بیشتری برخوردار هستند. معامله گران کوتاه مدت نیز می توانند از تایم فریم های کوتاه تر (مانند نمودارهای ساعتی و ۴ ساعته) استفاده کنند اما باید توجه داشته باشند که در تایم فریم های کوتاه تر نوسانات بیشتر است و نیاز به مدیریت ریسک دقیق تری وجود دارد.

سوال ۳ : آیا استراتژی روند دنباله روی به تنهایی کافی است یا نیاز به ترکیب با استراتژی های دیگر دارد؟

استراتژی روند دنباله روی به تنهایی می تواند یک استراتژی معاملاتی کارآمد باشد. با این حال ترکیب آن با استراتژی های دیگر و استفاده از رویکرد ترکیبی می تواند به بهبود عملکرد و کاهش ریسک معاملات کمک کند. برای مثال معامله گران می توانند از تحلیل فاندامنتال برای تایید روند شناسایی شده توسط تحلیل تکنیکال و افزایش اطمینان معاملات خود استفاده کنند. همچنین می توان از استراتژی های دیگر برای شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق تر و مدیریت ریسک بهتر بهره برد.

 

 

منبع: اپو بلاگ